جالب بود دکتر……. فقط در قسمت نظر دهی ثبت ایمیل رو غیر فعال کنید تا ادم راحت تر نظر بده

سلام
چیز هایی که نوشتید خیلی درستن ولی =>
(زمینه های رسیدن به خواسته هایتان را فراهم آورید و سعی کنید در حد توان به آرزوهایتان برسید. روانشناس کودک رشت روانشناس بالینی)
گاهی آدم نمیتونه بهشون برسه
من ۱۴ سالمه و از نداشتن بعضی چیز ها خیلی ناراحت میشم و چون نمیتونم اونها رو داشته باشم خیالبافی میکنم
اونقدری که حتی وقتی مادر یا پدرم یا دوستام از من میخوان که بریم بیرون من خونه موندن و خیالبافی کردن رو ترجیح میدم
اونقدر این کارو انجام دادم که گاهی واقعا غرق خیالات میشم و احساس میکنم خیالاتم رو میبینم
ولی وقتی چشمم به خودم تو وسط اتاق و تنهایی میفته گریم میگیره و خودمو سرزنش میکنم اما اگر اون کارو هم نکنم دیگه آروم نمیشم!
من دیوونم😑

سلام خیلی ممنون بابت مطلب خوبتون بله بدترین موقع قبل خواب و بعد خوابه و خیلی اوقات به خودم میام و واقعا حرص میخورم ولی نمیدونم چیکار کنم از این حالت خارج شم خسته شدم از خیالپردازی خیلییی خیالپردازی میکنم جوری که تا یک ساعت طول نیکشه و فقط هم فکر نیست گاها تو حالت خیال میرم جایی تو خونه راه میرم و روزایی که میخوام اینکار رو ترک کنم یه حالت ناراحتی دست میده یجوری میشم لطفا راهنمایی کنین خسته شدم واقعا😭

سلام، من از بچگی اسن مشکل رو دارم و رویا پردازی میکنم من واقعا خیلی نگران خودمم وقتی خونوادم میبینن که دارم رویا پردازی میکنم میگن تو مشکل روانی داری و من واقعا ناراحت میشم چندین بار خواستم کنترل بکنم و ازش دوری بکنم ولی نشد! میتونم بگم رویا پردازی به من کمک کرده که به آینده امیدوار بشم هر چند که گاهی اوقات بخاطر اینکه میدونم همه اینا رویاس گریه میکنم ولی من میخام این رویا پردازی تموم بشه من نهم میخونم و نمیخام تا ابد این مشکل رو داشته باشم…

سلام
من ۱۶ سالمه و دختر هستم
از بچگی یک بازی انجام میدادم با چندین شخصیت
و تا الان ادامه داره
ولی از ی زمانی به بعد دیگه نتونستم درکش کنم
و الان من دوتا حس دارم که شدیدا باهم در حال مبارزه ان
یکی اینکه اون بازی را انجام بدم و یکی اینکه بازی خیالی انجام ندم
با روانشناسم صحبت کردم و گفت که برای فرار از مشکلات و ترکش کنی
و روان پزشک گفت که تو این سن طبیعی
ولی من رسیدم به جای که هر زمان این بازی خیالی و انجام میدم بعد اتمام بازی شدیدا استرس میگیم و خلق و خوم افسرده میشه و شدید به گریه نیاز دارم
از شما راه حلی باری ترک این بازی مسخام خیلی تلاش کردم ولی واقعا جواب نمیده :/

سلام خداقوت. من ۱۵ سالمه و دختر هستم. از بچگی خیال پرداز بودم و عاشق کتاب خوندن. همینطور خلاهام رو با خیال پردازی پر میکردم. مثلا همیشه از یه زمانی منتظر این بودم و هنوزم هستم که خونواده واقعیم منو پیدا کنن. چون همیشه مخصوصا بیشتر پیش مادرم احساس اضافه بودن و وقت گیر بودن و… میکنم. البته من روحیه به شدت حساسی هم دارم ممکنه بخاطر اون باشه.
سر هر مسئله ای که گاهی اصلا نیازی هم نیست عذاب وجدان میگیرم طوری که دیگه از وجدانم بدم میاد که انقدر باعث اذیتم میشه. وسواس فکری و OCDهم از بچگی داشتم و ارثیه پارسال به اوجش رسید و خیلی بابتش اذیت شدم و به یه سری اهدافم نرسیدم بخاطرش. الان الحمدلله خوب شدم ولی هنوزم خیلی خیلی کم گاهی سراغم میاد که البته دیگه یاد گرفتم چطور کنترلش کنم. زمانی که وسواس داشتم به یه سری محرکها مثلا صدا و.. به شدت حساس شده بودم. از بچگی خجالتی بودم وقتی فعالتر شدم بهتر شد ولی اگه بخوام احتمالا میتونم ارتباطاتم رو قوی کنم. آیا ممکنه آسپرگر خفیف باشه؟ سابقه صرع هم داشتم. قبل از وسواسم هم به شدت آدم دقیقی بودم و کمالگرا. بیشتر هم توی مسائل جزئی. مدت ها بود که خیلی کتاب نخونده بودم، دیشب یه کتابی رو ناقص خوندم و وقتی خوابیدم توی حالت خواب و بیداری بودم و یه سری تخیلات درباره شخصیتهای کتاب توی ذهنم بود و فکر کنم اصلا درست نخوابیدم و هنوز خوابم میاد. مشکل خاصی نیست؟ دیگه دارم از خودم میترسم…

سلامت من 18 سالمه همش جلوی آیینه آهنگ گوش میدم و خودم رو ثروتمند و مشهور تصور میکنم روزی سه بار هم اینکار و میکنم و یه جور عادت کردم هنوز هم خسته نشدم از این کار حس میکنم یه زره افسرده هم شدم و اظطراب هم دارم