آیا به وسواس فکری دچار هستید؟


تصور کنید که مجبور باشید ۵ بار پشت سرهم دست هایتان را بشویید تا به اندازه‌ کافی برای رفتن به رخت خواب احساس تمیزی کنید،
یا چندین بار قبل از ترک خانه اجاق گاز را چک کنید تا بالاخره قانع شوید که واقعا خاموش است! وسواس فکری

زندگی خود را در حالی تصور کنید که غرق در تفکرات و تصاویر ناخواسته‌ای هستید که سلامت زندگی و روان شما را زیر سوال می‌برند.

چه احساسی پیدا می‌کنید اگر ذهنتان با افکار وسواس‌گونه بمباران شود و شما را مجبور به اقدام کردن در راستای آن‌ها کند؟

وسواس فکری و رفتاری چیست؟

اولین قدم در درمان وسواس فکری شناخت هرچه بهتر آن است.

بنیاد بین المللی OCD این بیماری را نوعی اختلال اضطراب معرفی می‌کند که در آن فرد در یک چرخه فکری وسواس گونه (افکار ناخواسته، اعتراضی، احساساتی که به شدت استرس زا هستند) و رفتار‌های اجباری (رفتار‌هایی که از فرد سر میزند تا از شر افکار وسواسی و اضطراب ناشی از آن‌ها خلاص شود) گرفتار می‌شود.

هرچند که در مرجع اختلالات روانی جدید DSM-5 دیگر زیرگروه اختلالات اضطرابی نیست و در یک گروه مجزا قرار می‌گیرد.

زمانی که یک فرد به وسواس فکری مبتلا باشد، به نظر می‌رسد که سیستم هشدار در مغز وی، دچار مشکل می‌شود
و او خطری را می‌بیند که ممکن است اصلا وجود نداشته باشد.

آن‌ها ممکن است افکار مزاحم یا غیرمنطقی را تجربه کنند
و در اقداماتی اجباری و بسیار جدی در راستای این افکار گرفتار شوند تا احساس اضطرابشان را تسکین دهند و مطمئن شوند همه چیز درست پیش می‌رود.

وسواس فکری

 

نشانه های وسواس فکری

علائم و نشانه‌های وسواس فکری اضطراب گونه هستند.

افکار ناخوشایند می‌توانند مانند نگرانی بسیار شدید درباره‌ی آلودگی ذهن فرد را درگیر کنند؛ برای مثال
«میکروب‌های موجود روی این دستگیره می‌توانند به تمام آشپزخانه سرایت کنند. باید فورا آن را تمیز کنید.
شما باید دوباره لباستان را هم بشویید، چون با آن به دستگیره‌ آلوده دست زدید».

یا اینکه
«آیا در خانه را باز گذاشتم؟ آیا پایم را روی چیزی در خیابان گذاشتم؟»

یا
افکار ممکن است به شکل تصاویر آزار دهنده خشن، جنسی یا ترس از آسیب زدن به خودتان یا دیگران پدیدار شوند؛
«اگر آن چاقو را بردارم و به کسی آسیب بزنم چه؟».

یا
نگرانی‌های بیش از حد در رابطه با سلامتی:
«این زائده روی بازوی تو حتما سرطان است!»

یا ممکن است شما را به دام کمال گرایی بیندازند؛
«همه چیز باید کاملا منظم و متقارن روی میز چیده شده و رومیزی نباید ذره‌ای چروک داشته باشد».

افراد مبتلا به وسواس فکری اغلب ترس مفرطی از احساس گناه و تعهد دارند.

آن‌ها مدام نگران هستند و فکر می‌کنند کار‌های خاصی باید انجام دهند تا از خودشان و دیگران محافظت کنند.

در مطالعه اخیر دانشگاه واترلو، برندا چیانگ به این نتیجه رسید که:
«افراد مبتلا به وسواس فکری، همواره از احساس مسئولیت شدیدی رنج می‌برند… آن‌ها اغلب فکر می‌کنند که مسئول یک کار بد هستند، یا اگر موفق به انجام کاری نشوند بابت آسیب‌های ناشی از آن مسئولند.»

درمان وسواس فکری

درمان وسواس فکری

فرد مبتلا به وسواس فکری یک سیستم هشدار دهنده در ذهن خود دارد که او را از خطر‌هایی که وجود خارجی ندارند می‌ترساند، زمانی که شخص تسلیم اجبار این سیستم شود اوضاع خراب می‌شود.

وقتی که او به این آژیر خطر توجه می‌کند و پاسخ می‌دهد، به مغز خود یاد می‌دهد که این سیگنال‌ها مهم هستند.

اما اگر در مقابل این هشدار‌های دروغین بایستند، به طور موقف دچار اضطراب و نگرانی تشدید شده می‌شوند،اما این آژیر خطر ساکت می‌شود.

اینجاست که مغز دیگر فکر نمی‌کند این هشدار‌ها مهم هستند و کمتر آن‌ها را اعلام می‌کند.

درواقع فرد مبتلا به وسواس فکری باید فکر خود را تغییر دهد و قدرت این کار را دارد.

 

در همین رابطه بخوانید:

اختلال وسواس فکری عملی

روش درمانی مواجهه

یک روش درمان رفتاری-شناختی است که در آن بیماران را به طور مکرر در معرض خطرات ساختگی قرار می‌دهند تا ترسشان را آزمایش کنند.

برای مثال، یک بیمار که از آلودگی «می‌ترسد»، کف حمام خانه را لمس می‌کند بدون آنکه دست‌هایش را بشوید.

یا کسی که مدام همه چیز را چندین بار چک می‌کند، خانه را بدون هیچگونه بررسی ترک می‌کند.

هنگامی که آن‌ها در معرض این شرایط قرار می‌گیرند، یاد می‌گیرند که اضطراب حاصل از افکار وسواس گونه خود را تحمل کنند و همزمان از درگیر شدن در رفتار‌های وسواسی اجباری اجتناب می‌کنند تا ناراحتی هایشان به مرور تسکین یابد.

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *