مهرداد نامدار روانشناس بالینی معتقد است ;
” بنده مخالف بازی های کامپیوتری نیستم ، و انجام این بازی ها در صورت رعایت ساعت بازی و عدم وابستگی مشکلی نخواهد داشت ولی تحقیقات نشان می دهد اکثر افراد قربانی وابستگی به این بازی ها خواهند شد و قدرت مقاومت در برابر بازی نکردن ندارند و با جملاتی همانند; امروز آخرین بار است ! از فردا کم بازی خواهم کرد ! خود را گول زده و اعتیاد پیدا می کنند “
اعتیاد به بازیهای ویدیویی و کامپیوتری به انزوای اجتماعی، کاهش ابتکار، تخیل و تمرکز بیش از حد روی موفقیت در یک بازی و بیتوجهی به سایر وقایع روزمره زندگی منجر میشود.
اثرات یا نشانههای استفاده بیش از حد از بازیهای ویدیویی، شبیه سایر اعتیادات روانی نظیر اعتیاد اجباری به قمار و اختلال در کنترل تحریک آنی است.
در بسیاری از افراد جوان، بازیهای کامپیوتری، ویدیویی دستی یا رومیزی، مانند بازی کلش اف کلنز بخش منظمی از فعالیتهای روزانه آنها را تشکیل میدهد.
بسیاری از جوانان با افراط در بازیهای کامپیوتری در انجام انتظاراتی که مدرسه از آنان دارد مثل ورزش و کسب نمرات قابل قبول موفق عمل نمیکنند، آنها که در زندگی خانوادگی دارای مهارتهای بسیار بودهاند، پس از اینکه بازیهای کامپیوتری برایشان به صورت یک عادت در می آید، افراط در این سرگرمی بر روی زندگی روزمره و روابط با دیگران یا پیگیری اهدافی که با علاقه در تعقیب آن بودهاند تأثیر منفی میگذارد.
بسیاری از متخصصان بهداشت روانی اعتقاد دارند که بازیهای کامپیوتری بهعنوان یک فرایند اعتیادآور، شبیه اعتیاد به قمار است. بر اساس پژوهشهای انجام شده، ۱۰ درصد از کسانی که بازیهای ویدیویی انجام میدهند بالاخره به مرحلهای کشیده میشوند که رفتارهایشان نشانههایی از مبتلایان به اعتیاد را نمایش میدهد.
نحوه شناسایی علایم افراط در بازی های کامپیوتری:
درصورتی که بیشترین ساعات غیردرسی نوجوان، صرف کار با کامپیوتر یا بازیهای ویدیویی شود یا هنگام انجام تکالیف مدرسه به خواب رود، از تکالیف درسی عقب بماند یا نمرات درسی وی نسبت به معمول کاهش یابد، والدین باید استفاده از بازیهای کامپیوتری را محدود کنند.
توسل به دروغ در مورد استفاده از کامپیوتر و بازیهای ویدیویی را از دیگر خطرات اعتیاد به بازیهای کامپیوتری دانست . ترجیح بازی با کامپیوتر و ویدیو در مقایسه با اشتیاق دیدن دوستان و معاشرت با دیگران و دوری گزیدن از گروههای اجتماعی نظیر رفتن به کلوبها یا شرکت درفعالیتهای ورزشی تیمی از عوارض اخلاقی است که عمدتا گریبانگیر معتادان به این نوع بازیها می شود.
بیقراری و تحریکپذیری در زمانی که نوجوان به کار با کامپیوتر یا بازیهای ویدیویی مشغول نباشند، همچنین وجود بعضی از نشانههای فیزیکی میتواند زنگ خطری برای ابتلا به اعتیاد به بازیهای کامپیوتری باشد.
اختلال خواب، درد پشت شانه یا گردن، سردرد، خشکی چشمها و بی توجهی در خوردن منظم غذا یا غفلت در رعایت بهداشت شخصی از مهمترین تبعات اعتیاد به بازیهای کامپیوتری می باشد .
بیشتر نوجوانان دوست دارند حداقل قسمتی از اوقات فراغت خود را صرف انجام بازیهای ویدیویی یا کامپیوتری نمایند، اما برای بعضیها، شروع آن به عنوان یک سرگرمی بیضرر، ممکن است به اعتیاد ختم شود.
یکی از بازیهای پر طرفدار و محبوب این روزها ، «کلش آف کلنز» است .
این بازی که در بین کودکان، نوجوانان، بزرگسالان و زن و مرد به محبوبیت رسیده است، به داخل خانوادهها نفوذ و به همین دلیل در اکثر موارد، زمینه مشکلات و ناراحتیهای بیشماری را پدیدار کرده است.
در این بازی افراد از گروههای سنی مختلف همبازی یکدیگر میشوند در حالی که امکان دارد یک کودک نداند همبازی یک فرد بزرگسال شده که از لحاظ سنی اختلاف فاحشی با او دارد به همین دلیل احتمال بروز آسیب در افراد افزایش پیدا میکند.
جالب این است که در طراحی این بازی فنون روانشناسی بخوبی رعایت شده است تا به این ترتیب افراد بیشتری مجذوب آن شوند، به گونهای که افراد با غرق شدن در این بازی، با تقویت کنندههای کاذب و غیرانسانی روبه رو میشوند و آن دسته از افرادی که نمیتوانند این نیازها را در عالم واقع برآورده کنند بهترین فرصت را پیدا میکنند تا به این واسطه امتیاز بگیرند.
«کلش آف کلنز» در قالب یک شبکه اجتماعی نیز ایفای نقش میکند چراکه امکان ارسال پیام در فرآیند این بازی فراهم شده است تا بازیکنندگان در خصوص بازی تبادل نظر کرده یا به گفتوگو بپردازند این در حالی است که در اکثر موارد مشاهده شده افراد از این امکانات برای صحبت کردن در مورد مسائل خارج از بازی استفاده میکنند به گونهای که پیامهای غیر مرتبط با بازی رد و بدل شده و باعث میشود این ویژگی از بازی به یک تهدید تبدیل و از این طریق احتمال آسیبهای متعدد افزایش پیدا کند.
آسیبهای پنهان
اخبار و مطالعات حکایت از این دارد، یک پنجم کاربران بازیهای رایانهای در تمام دنیا، ایرانیان هستند. به این معنا که کشور ایران با وجود سهیم بودن یک درصد از جمعیت دنیا، ۲۰ درصد از کاربران بازیهای رایانهای را به خود اختصاص داده است که البته بخش عمدهای از این جمعیت مشغول بازی کلش آف کلنز هستند.
متأسفانه در این بازی فردی موفقتر است که توانایی تخریب بیشتر داشته باشد، درست نقطه مقابل آن خصوصیتی که میتوان برای یک انسان موفق و سالم از لحاظ روحی و جسمی در نظر گرفت. در این بازی روحیه برتریجویی و تخریب گری به گونهای قوت میگیرد که جان سایرین بیارزش خواهدشد زیرا فرد اجازه کشتن سربازان خود را پیدا میکند.
ضمن اینکه تخریب کردن مساوی با کسب غنیمت و امتیاز بیشتر است، موفقیت مساوی با بالا رفتن سطح بازی و پذیرفتن سطح بالاتر مساوی با تخریب بیشتر است.
علاوه بر این تأسف بیشتر آنجا است که هر چه سطح موفقیت فرد بازیکننده بالاتر میرود بر میزان استرس و اضطراب او افزوده میشود زیرا ولع و هیجان بیشتری برای ادامه بازی و رسیدن به مراحل بالاتر پیدا میکند به گونهای که اکثر فعالان بازی «کلش آف کلنز» معتقدند در مراحل پایینتر راحتتر میتوان از این بازی صرف نظر کرد، اما هرچه به مراحل بالاتر نزدیک میشوند، قدرت انصراف از ادامه بازی را از دست خواهند داد.
در طول این بازی مخرب، فرد تلاش میکند از قلعه خود محافظت کرده ضمن اینکه به تخریب قلعههای اطراف خود بپردازد و با تخریب بیشتر به غنایم بیشتری دست پیدا کند در حالی که در جامعه انسانی و به دور از فضای مجازی، نوعدوستی شرط موفقیت و پیشرفت و کسب آرامش در زندگی خواهد بود.
یکی دیگر از ویژگیهای بازی «کلش آف کلنز» این است که علاوه بر سپری کردن وقت و زمان برای رسیدن به مراحل بالاتر، میتوان با پرداخت هزینهای مشخص، در مدت زمان کوتاهی به مرحله مد نظر کاربر ، راه پیدا کرد ، در هر دو مورد، فرد بازنده است چراکه در انتخاب اول وقت گران قیمت خود را از دست میدهد و در انتخاب دوم، پولی که برای به دست آمدن آن زحمت کشیده، به هدر میدهد. ضمن اینکه متأسفانه فرد هنگام بازی متوجه آسیبهایی که به جان میخرد نیست و در این توهم به سر میبرد که در حال پیشرفت است و همین نیاز به پیشرفت است که باعث میشود، این بازی پر آسیب را ادامه دهد.
در این بازی بشدت اعتیاد آور و وقت گیر، سطح خودآگاهی کاهش پیدا کرده و به همین دلیل متوجه گذر زمان و کاری که انجام داده نیست، (معمولاً خطاهای افراد در نتیجه بیقراری، خستگی و نداشتن خود آگاهی سر میزند) چرا که بواسطه بازی کلش آف کلنز بیقرار، خسته و دچار نبود خود آگاهی میشود. به همین دلیل است که بسیاری از والدین اظهار میکنند، فرزند شان با اینکه ساعتها مشغول بازی بوده است ولی تصور میکند کمتر از ۳۰ دقیقه سرگرم بوده است.
همچنین آنچه در سایر بازیها وجود نداشته و جز و مضرات بازی «جنگ قبایل» به حساب میآید این است که در سایر بازیهای رایانهای، شروع و شروع مجدد بازی در اختیار کاربر است در حالی که در این بازی شروع مجدد بازی به اختیار فرد نیست زیرا بازی از سوی سایرین در حال انجام است و هر لحظه امکان حمله آنها وجود دارد به همین دلیل است که گلایه بسیاری از مراجعهکنندگان به مراکز مشاوره، بیدار شدن ناگهانی همسرشان در نیمههای شب برای شروع مجدد بازی است.
در «کلش آف کلنز» همه کاربران باید تخریب کنند و بیرحم باشند به همین دلیل است که در روند این بازی ضعیف ترها، زودتر مورد آسیب قرار میگیرند (همان اصلی که در قانون جنگل حکمفرما است) از این رو افراد وارد شده به فضای بازی، مدام نگران این هستند که قلعه شان مورد دستبرد قرار نگیرد. به همین دلیل نمیتوان پذیرفت این بازی مخرب و نگرانکننده که برای آن هیچ محدودیتی وجود ندارد با تمام ابعاد منفی، بینظمیها و مشکلاتی که بواسطه آن ایجاد میشود، برای پر کردن اوقات فراغت افراد طراحی شده است. از این رو روابط اجتماعی افراد بویژه کودکان و نوجوانان را مختل میکند، به گونهای که در دوستیابی هایشان چندان موفق نخواهند بود، ضمن اینکه دانشآموزان و حتی دانشجویان با افت تحصیلی فاحش مواجه شدهاند.
شعاع نگرانیها
هر فرد در هر گروه سنی باید یکسری ویژگیها را در خود نهادینه کند و از پس مسئولیتهای مختلف بر آید، در حالی که این قبیل بازیها افراد را از آموزش مهارتها و انجام مسئولیتها باز میدارد.
کانون متزلزل شده بسیاری از خانوادهها بواسطه این بازی نگرانکننده نیز حائز اهمیت است چراکه نهاد خانواده برای به آرامش رسیدن و فراهمسازی فضای روانی مناسب نیازمند وقت گذاشتن همه اعضا است در حالی که این بازی از اعضای خانواده، شخصیتهایی در خود تنیده میسازد، به ساختار خانواده و دایره مسئولیتهای پدر ومادر خدشه وارد میکند و در نهایت به سردی روابط میان زوجین میانجامد. متأسفانه در پارهای از موارد دیده شده تمام اعضای خانواده به انجام این بازی میپردازند که دور از انتظار نیست آسیبهای کلش آفکلنز که هم معلول و هم علت است به پیکره خانواده تزریق شود.
ممنون