احساس حقارت در عشق و رابطه عاطفی


  • موفقیت مداوم یک شریک عاطفی می تواند گاهی به کیفیت رابطه آسیب برساند. احساس حقارت در عشق
  • مردان موفق معمولاً ترجیح می دهند با زنانی ازدواج کنند که موفقیت حاشیه ای بیشتری نسبت به آنها دارند اما موفقیت چشمگیری ندارند.
  • افراد می توانند با پیشرفت روابط ، شادی در شریک زندگی خود را پیدا کنند و قدرت تصمیم گیری برابر را حفظ کنند.

حسادت، در هسته اصلی خود ، تجربه احساس حقارت ناشایست است. احساس نابرابری و فرومایگی به ویژه در دوام روابط عاشقانه آسیب زا است، زیرا هر تجربه مشترک بین زن و شوهر می تواند تأثیر بگذارد (بن زئوف ، 29000 ؛ 2019)

طبق مطالعات جان گاتمن، روابط نابرابر با تحقیر همراه است، که به طور قابل توجهی با طلاق ارتباط دارد.

تحقیقات دیگر نشان می دهد که روابط نابرابر باعث ایجاد روابط خارج از ازدواج بیشتر برای هر دو شریک زندگی می شود .

از آنجایی که شریک عاطفی هر شخصی، فرد دیگری است، بنابراین تفاوت بین آنها اجتناب ناپذیر است. صفات متفاوت لزوماً مضر نیستند و در واقع برای پیشرفت یک رابطه عاشقانه پر رونق مفید هستند.

به عنوان مثال ممکن است یکی از شرکای عاطفی متظم و دیگری نامنظم باشد. یا یکی از آنها خجالتی باشد و دیگری اجتماعی و راحت باشد.

البته، اگر این تفاوت ها خیلی زیاد باشد، ممکن است مضر باشند. به ویژه اگر در بخشهای اساسی زندگی، مانند هوش یا توانایی رشد شخصی، شکافهای قابل توجهی وجود داشته باشد، حسادت بیشتر بوجود می آید.

در ابتدای رابطه، جایی که طرفین در مراحل ابتدایی شیفتگی قرار دارند، حسادت مشکل ایجاد می کند و افراد عاشق تمایل ندارند واقعیت را به وضوح ببینند.

نابرابری در یک عشق کوتاه مدت هیجان انگیز است و حتی میل جنسی را افزایش می دهد. با این حال، در دراز مدت، ممکن است به مانعی برای تجربه فعالیتهای مشترک معنادار و پایدار تبدیل شود.

احساس حقارت در عشق

نشانه های احساس حقارت در عشق

 چرا رقابت در روابط مضر است

اگرچه رقابت باعث می شود افراد یاد بگیرند و پیشرفت کنند. در روابط عاشقانه ، اوضاع پیچیده تر است و در بیشتر موارد ، رقابت کشنده است.

احساس حقارت در عشق

در همین رابطه بخوانید:

دردسرهای تفاوت سنی زیاد در ازدواج

توسعه و تحقق خود در روابط عاشقانه

“با کسی همراه باشید که می خواهد رشد شما را ببیند.” – تونی پین

در طول تاریخ، هدف از ازدواج عملی بوده است و تنها در طی 200 سال گذشته است که عشق به عنوان بخشی ضروری از این معادله در نظر گرفته شده است. تنها در پنج دهه گذشته است که توسعه و خودکوفا شدن نیز مهم شده است (فینکل ، 2017).

یک مطالعه جدید توسط کاتلین کارسول و همکارانش (2021)  صورت گرفت که رابطه بین رشد شخصی و علاقه عاشقانه را بررسی کرد. همانند سایر مطالعات، آنها دریافتند که توسعه شخصی مشترک به طور قابل توجهی اشتیاق شرکا و کیفیت رابطه را افزایش می دهد.

موضوعی که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است این است که آیا پیشرفت شخصی مثبت، که با شریک زندگی فرد ارتباط ندارد و در واقع قسمت عمده ای از رشد شخصی ما است، باعث افزایش اشتیاق در روابط می شود.

همچنین مشخص شده است که در مورد افرادی که در یک روز خاص رشد شخصی را تجربه می کنند، علاقه به شریک زندگی آنها نیز در آن روز افزایش می یابد.

این دو یافته نشان می دهد که وقتی در یک قلمرو احساس خوبی داشته باشیم، احساس مثبت به قسمت های دیگر زندگی ما منتقل می شود. به عنوان مثال، در انتقال تحریک جنسی.

یک یافته جالب توسط کارسول و همکارانش نشان می دهد که رشد شخصی و رو به رشد تنها یک شریک زندگی، اشتیاق و میزان رضایت آنها و همچنین صمیمیت و نزدیکی بین شرکا را کاهش می دهد.

بنابراین، یک موفقیت یک بار در روابط طولانی مدت با خوشحالی شریک دیگر پذیرفته می شود، اما موفقیت پایدار که به صورت مشترک انجام نشود و با موفقیت موازی دیگری همراه نیست، ممکن است مشکل ساز باشد.

در این حالت، به جای رشد با هم، در واقع شکوفایی شکاف بین این دو را افزایش می دهد.

کارسول و همکارانش ادعا می کنند که توسعه فردی مزمن می تواند برای رفاه فردی شمشیری دو لبه باشد، همزمان با کاهش اشتیاق اما برآورده سازی بیشتر نیازهای شریک زندگی همراه است که ممکن است حسادت ایجاد کند و خوشبختی را کاهش دهد (همچنین به لودن ، 2021 مراجعه کنید).

 

احساس حقارت در عشق

احساس حقارت در عشق

نابرابری در روابط عاشقانه

“ما امسال همان فرد سال پیش نیستیم. همچنین کسانی که ما آنها را دوست داریم نیز همان فرد سال گذشته نیستند. اگر ما که در حال تغییر هستیم هنوز شخص مورد علاقه خود را دوست بداریم، بسیار خوشحال کننده است.  -سامرست موگام.

عشق عمیق ، که فعالیت های مشترک در آن مهم است ، با وجود اختلافات ، مستلزم استقلال و وضعیت برابر هر یک از شرکا است.

دیدن شریک زندگی به عنوان “بالا” یا “پایین” خود مسئله ساز است ، زیرا مقایسه نوعی سم برای روابط عاشقانه است.

کسانی که به دنبال شریکی برتر یا پایین تر از خود هستند ممکن است دارای عزت نفس پایینی باشند.  و نیاز به این دارند که از سمت شریکی عاطفی خود  مورد تجلیل قرار گیرند.

روابط عاشقانه دارای نوسان است، ممکن است گاهی خود را بالا و گاهی پایین ببینید.

در حالی که نابرابری مزمن برای روابط مضر است، اما تغییرات پویا می تواند برابری را حفظ کند. تقارن کامل در واقعیت وجود ندارد.

دو نفر ، حتی افراد کاملاً مشابه، در طول زندگی خود تغییر خواهند کرد، و این تا زمانی که برابری در وضعیت و تصمیم گیری حفظ شود، خوب است.

کسانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، ممکن است ترجیح دهند با شریکی باشند که در برخی حوزه ها کمی برتر یا موفق تر از آنها باشد (بن زئوف ، 2019).

به عنوان مثال، در یک مطالعه ، 89٪ از مردان پردرآمد اظهار داشتند که دوست دارند با زنی که به اندازه آنها باهوش است ازدواج کنند. این مردان معتقدند که با ازدواج با چنین زنی معامله بهتری انجام داده اند.

با این حال، فاصله مطلوب محدودیتی دارد. بنابراین ، مشخص شد که زن و مرد هر دو شریک زندگی را دنبال می کنند که به طور متوسط حدود 25٪ مطلوب تر از خودشان هستند.

مردم از موقعیت خود آگاه هستند و رفتار خود را متناسب با آن تنظیم می کنند، در حالی که برای همسران مطلوب تر رقابت متوسطی دارند (بروخ و نیومن ، 2018 ؛ اسمیت و کیم ، 2007).

البته در برخی موارد این تفاوت بیش از 25 درصد بوده است، اما ازدواج دچار مشکل نشده است.

به نظر می رسد که حسادت همیشه دلیل کافی برای جدایی عاشقانه نیست.

 

منبع Psychologytoday

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *