در نوشتار قبلی با موضوع سوالهایی باید در خواستگاری پرسیده شوند،مفصل درباره روش مصاحبه صحبت شد. حال همانطور که قبلا قول دادیم،در این نوشته شیوه خودافشایی را بیان میکنیم.
روش خودافشایی به این شیوه است که هر دو نفر از خود میگویند و خود را برای دیگری افشا میکنند. در این روش دو نفر با جایگاه برابر، با هم آشنا میشوند و هیچ برتری میان آنها مشاهده نمیشود. روش خودافشایی،روش آشنایی دو طرفه و متقابل است که منجر به آشنایی بیشتر هر دو نفر از دیگری خواهد شد. خودافشایی شیوه آشنایی دوستانه است. دوستان برای آشنایی با یکدیگر معمولا از این روش استفاده میکنند.
در ازدواج و آشنایی برای ازدواج از هر دو شیوه مصاحبه و خودافشایی استفاده میشود. بسیاری از اوقات یکی از طرفین خود را فرودست میپندارد،بنابراین تنها به سوالات فرد مقابل پاسخ میدهد و به خود کمتر این حق را میدهد که از دیگری سوال بپرسد. اما در یک رابطه برابر و دو طرفه که مناسب همسری است،از روش خودافشاگری استفاده میشود. هر دو نفر از خود میگویند و انتظار دارند که فرد مقابل نیز افکار،نگرشها و باورهای خود را در همان زمینه افشا کند.
از آنجا که روش خودافشایی بهترین روش برای آشنایی قبل از ازدواج است برای آشنایی بیشتر با این شیوه به مثال زیر توجه کنید. در این مثال دو نفر با هم آشنا میشوند که آشنایی چندانی باهم ندارند و یکی از اولین جلسات آشنایی خود را سپری میکنند.
خانم:سلام،حالتان چطور است؟
آقا:سلام،ممنون،خوبم. شما خوب هستید؟
خانم:ممنون،سپاسگزار.
آقا:شما آغاز میکنید یا من آغاز کنم؟
خانم:فرقی ندارد،مهم این است که یکی شروع کند.
آقا:پس میخواهید من شروع کنم. چون من الان کمی مضطرب هستم مثل قبل از امتحان،دلم میخواهد زود حرفهایم را بزنم تا استرسم کم بشه.
خانم:چرا مضطربید؟ البته من هم یک کم استرس دارم ولی به هر حال اول یک رابطه شاید همیشه همینطور باشد. به هر حال من آماده شنیدنم.
آقا:من، روزبه سلامی هستم،28سال دارم. در تهران زندگی میکنم. همانطور که میدانید دانشجو هستم، در خوابگاه به سر میبرم،فوق میخوانم در رشته روانشناسی بالینی دانشگاه تهران. در عین حال که درس میخوانم کار هم میکنم در مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی آرامش زندگی. خانوادهام ساکن رشت هستند. سه خواهر دارم. خودم دومین فرزند هستم. خواهر بزرگم ازدواج کرده و خواهر دومم نامزد دارد و بناست چند ماه دیگر عقد کنند. خواهر کوچکم سال دوم دانشگاه است. پدرم بازنشته ارتش است . مادرم خانهدار است. داماد اول ما مهندس است و یک شرکت خصوصی دارد و نامزد خواهر دومم دانشجوی سال آخر پزشکی است. خوب اگه لطف کنید حالا شما خودتان را معرفی کنید.
خانم:ممنون،البته قبل از اینکه خودم را معرفی کنم دلم میخواست بدانم تحصیلات خواهران شما چیست؟!
آقا:بله البته. خواهر اولم ارشد معماری دارد و خواهر دومم زبان انگلیسی خوانده.
خانم:خوب همانطور که میدانید من مهتاب جمالی هستم 25سال دارم. تهرانی هستم و سال اول کارشناسی ارشد هستم. رشته فلسفه علم دانشگاه تهران درس میخوانم و فقط برخی اوقات تدریس میکنم. از نظر مالی وضع بدی نداریم پدرم مخارج مرا پرداخت میکند. یک برادر دارم که سال دوم دانشگاه است خودم فرزند اول هستم. برادرم دانشگاه آزاد،اقتصاد میخواند. پدرم در کار صادرات و واردات فعال است و شرکت دارد. مادرم با پدرم همکاری میکند اما بیشتر از اینکه نقش یک کارمند را داشته باشد نقش یک زن خانهدار را دارد.
آقا:خوب تا حالا حدودی با اسم و رسم هم آشنا شدیم.
خانم:با اسم هم، نه با رسم هم؟!
آقا:البته البته…خوب برای اینکه با رسم هم نیز آشنا بشویم چه بکنیم؟ چه جوری جلو برویم؟!
همانطور که ملاحظه میکنید در روش خودافشایی،افراد ابتدا از خودشان میگویند و خود را در یک زمینه خاص تا حدودی افشا میکنند و سپس از طرف مقابل میخواهند که در همان محدوده خودش را افشا کند. جمله شما چطور؟! یک جمله کلیدی در پایان خودافشایی است. خودافشایی نباید طولانی و بیحد و مرز باشد. زنی را به خاطر میآورم که میگفت در یک جلسه آشنایی،دو ساعت تمام از خودم و ویژگیهای خودم گفتم و مرد شنید و پس از دو ساعت شنیدن،رفت و دیگر نیامد و اکنون بعد از 15سال که از آن روز میگذرد هنوز در این فکر هستم که چرا رفت؟ مگر در من چه دید که رفت؟! اگر خودافشایی برابر نباشد نتیجهاش همین خواهد بود. بهتر است در یک فرصت محدود درباره یک موضوع خاص باشد و با یک موضوع ساده شروع شود و در طول زمان گسترش یابد.
پس از اینکه یک بیوگرافی از خود و خانواده خود توسط هر دو نفر گفته شد افراد آمادگی این را پیدا میکنند که وارد گفتگوهای موضوعی شوند. شیوه گفتگو درباره هر موضوع و هر سه فصل گفتگو با همان روش خودافشایی خواهد بود. من از خودم میگویم و تو هم از خودت میگویی. من از آنچه هستم و آنچه فکر میکنم میگویم و تو هم از آنچه هستی و آنچه فکر میکنی. اگر سوالی برای هرکدام از طرفین پیش بیاید میتواند همانجا سوال را بپرسد. در روش خودافشایی، پرسش سوال در بین خودافشاییها انجام خواهد شد. هیچگاه در این شیوه،گفتگو را با پرسش از طرف مقابل آغاز نمیکنیم. در این روش همیشه ابتدائا از خود میگوییم. اگر در حین خودافشایی مطلبی مبهم بود،برای رفع ابهام،سوال میپرسیم و از پرسیدن سوال دریغ نمیکنیم.
برای روشنتر شدن مطلب به ادامه گفتگوی بالا توجه کنید.
آقا:اگر موافق باشید در مورد یک موضوع واحد صحبت کنیم و موضوع به موضوع جلو برویم.
خانم:بسیار خوب.
آقا:چند موضوع هست که میتوانیم در ابتدا مورد گفتگو قرار دهیم مثلا مذهب یا مثلا سرگرمیها و علایق یا هر موضوعی که شما مایل باشید.
خانم:موضوع سرگرمیها و علایق به نظرم موضوع خوبی است. میخواهید در این باره با هم صحبت کنیم.
آقا:بسیار خوب. اول شروع میکنید یا من شروع کنم؟
خانم:میخواهید شما شروع کنید من بعد از شما صحبت میکنم.
آقا:بسیار خوب،مهمترین سرگرمی و علاقهی من یکی کتاب است و دیگری کوهنوردی. من اکثرا کتاب میخوانم.به کتاب علاقه دارم و خیلی از اوقات فراغتم را با کتاب پر میکنم. من خیلی کتاب میخرم و شبها معمولا قبل از خواب کتاب میخوانم. اگر کتاب خواندم مختل بشه مثل اینه که غذا خوردنم مختل شده.
خانم:پس شما کتابخوان قهاری هستید.
آقا:نه خیلی قهار ولی کتاب برایم خیلی مهمه. یک بخش مهم از زندگی من کتاب است.
خانم:حالا چه کتابهایی میخوانید؟
آقا:من الان در حال مطالعه کتاب کلیدر هستم.
خانم:چه جالب،من هم کلیدر را خواندهام. کجای قصه هستید؟
آقا:من الان اواسط چلد دوم هستم. شما کی کلیدر را خواندهاید؟
خانم:من تقریبا دو سال پیش بود که کلیدر را خواندم.شما به رمان علاقهمند هستید؟
آقا:بله البته،من رمان زیاد میخوانم. البته دوست دارم که رمانهای مطرح را مطالعه کنم نه هر کتاب داستانی که در کوچه و بازار پیدا شود.
خانم:چه رمانهایی را تا حالا خواندهاید؟
آقا:تمام کتابهای داستایوفسکی،صلح و جنگ،کتابهای مارکز،کتابهای آل احمد و…
خانم:حالبه من هم برایم مطالعه،بخش مهمی از زندگی است. من هم کتابخوان هستم،من غیر از رمان،فلسفه هم میخوانم. هم فلسفهی شرق و هم فلسفهی غرب و جالب است که بدانید من اکثر پولم را کتاب میخرم یا هدیه میدهم.
آقا:کتابهای فلسفی چی خواندهاید؟ چی میخوانید؟
خانم:من به فلسفه بوعلیسینا یا فلسفه مشاء خیلی علاقهمند هستم. از فلاسفه غرب هم به کانت،پوپر و نیچه علاقهمندم و آثارشان را تا حدود زیادی مطالعه کردهام.
آقا:الان چه میخوانید؟
خانم:من الان در حال مطالعه اسفار ملاصدرا هستم. اسفار کتاب فوقالعادهای است.
آقا:البته من مطالعه فلسفی ندارم ولی به جای آن به موضوع تکنولوژی و بهخصوص کامپیوتر و نرمافزارها علاقهمندی خاصی دارم.
در خواستگاری چه بگوییم
این بحث در مورد کتابخوانی همانطور که ملاحظه کردید با خودافشایی و پرسش از موارد مبهم و برای کسب اطلاعات بیشتر ادامه پیدا خواهد کردو البته موضوع کوهنورد هم به جای خود باقی است و مواردی که لازم است خانم از خودش بیان کند.
روش خودافشایی،شیوه مناسب آشنایی است. موضوعات گفتگو،سرفصلهای آن است و ترتیب موضوعات از ساده به مشکل است. افراد اگر از موضوعات سادهتر آغاز کنند در طول زمان هم برای خودافشایی راحتتر خواهند شد و هم برای طرح مسایل مشکلتر و پیچیدهتر،اعتماد بیشتری کسب خواهند کرد و راحتتر میتوانند مسایل سختتر را نطرح کنند. بنابراین اصلا توصیه نمیشود که در آغاز آشنایی در مورد موضوعات پیچیده و تعارضآمیز گفتگو شود. زمانی که رابطه شکل بگیرد و دو نفر باهم راحت شوند،به تدریج امکان ورود به مباحث دشوارتر،پیش خواهد آمد.
دکتر مهرداد نامدار بهترین روانشناس رشت بهترین مشاور رشت مرکز مشاوره رشت
در نوشتار بعدی تلاش خواهیم کرد تا در مورد موضوعات گفتگوی قبل از ازدواج صحبت کنیم.
مطالب مرتبط: سوالهایی که بار در خواستگاری پرسیده شوند
No comment