مبتلایان به وسواس اخلاقی و معنوی با تلاش بیپایان کمال معنوی و اخلاقی دست و پنجه نرم می کنند. آنها این ایده را در ذهن خود دارند که تنها راه زندگی صحیح، انجام همه کارهای درست در زمانهای مناسب با نیت درست، و از راه های درست است. خوب باشید نه کامل
اینکه کسی سعی کند بهترین فرد باشد یا برای پیشرفت خود تلاش کند، کار غیرمنطقی نیست.
در همه موارد به جز چند نمونه نادر ، مردم دوست دارند خوب، صادق، مهربان، قابل اعتماد، سخاوتمند و ثابت قدم باشند.
علاوه بر این، افراد با ایمان تمایل دارند که به رابطه خود با خدا بها دهند و می خواهند پیروان سنت های دینی باشند.
در یک روز خاص، هر آنچه می توانید انجام میدهید تا به ارزش ها و تعهدات خود پایبند باشید.
- به برگه شخص دیگر در آزمون نگاه نمی کنید، زیرا شما اهل تقلب نیستید.
- خانه را به موقع ترک می کنید زیرا می خواهید سر کار به موقع ساعت بزنید.
- یا اینکه چون شخصی فداکار و سخاوتمند هستید، وقت خود را به انجام کاری برای دیگران اختصاص می دهید.
مشکل اینجاست: همیشه کاری هست که می توانید بیشتر یا بهتر انجام دهید. و “وسواس” شما آن را می داند!
ممکن است شما به یک موسسه خیریه کمک مالی می کنید، اما ببینید شخصی به دو موسسه خیریه کمک می کند و تصور کنید کاری که می کنید کافی نیست.
ممکن است شما به طور مرتب 15٪ بخشش کنید، اما این احساس را دارید که باید 20٪ یا بیشتر بخشش کنید.
اسکرپولوزیتی یا وسواس اخلاقی و معنوی
اسکرپولوزیتی نوعی از وسواس فکری عملی است که موضوعات مذهبی یا اخلاقی را برجسته می کند.
کسی که با ابتلا به عقاید رنج می برد، افکار ناخواسته و سرزدهای را تجربه میکند که با اهداف، ارزش ها و خواستههای شناسایی شده خود مغایرت دارد و نشان می دهد اگر فوراً اقدام نکند، ممکن است اتفاق افتضاحی در مورد آنها رخ دهد.
نوعی وسواس فکری عملی است که موضوعات مذهبی یا اخلاقی را برجسته می کند.
“استاندارد طلایی” درمان وسواس، ترکیبی از درمان شناختی رفتاری (CBT) ، پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) ، داروهای روانپزشکی و رویکردهای مبتنی بر ذهن آگاهی است.
این رویکردهای درمانی به منظور کمک به فرد مبتلا به وسواس است که در مورد افکار ترسناک خود منطقیتر فکر کرده و به تدریج از طریق یکسری تمرینات مواجهه با ترس خود روبرو میشود که با گذشت زمان، به فرد مبتلا کمک میکند تا بفهمد بعید است ترس او تحقق پیدا کند و اینکه آنها می توانند بدون انجام تشریفات اجباری غیر ضروری به زندگی کامل و معناداری ادامه دهند.
هدف شما، به عنوان یک فرد مبتلا به scrupulosity ، این نیست که بهترین فرد شوید، یا بهترین ایمان آورنده باشید، بلکه این است که نسخه خوب از خودتان در جهان باشید. کامل نه؛ فقط ، خوب.
کامل بودن دروغ است
مبتلایان به وسواس با این مسئله دست و پنجه نرم میکنند زیرا آنها میدانند که همیشه چیزی بیشتر وجود دارد، چیز اضافی که درست، ایمن و مطمئن است، و اینجاست که OCD یا همان وسواس شما را درگیر می کند.
دروغ این است که نه تنها میتوانید برای اطمینان از نتیجه صحیح کار دیگری انجام دهید، بلکه نتیجهای کامل و پایدار خواهید داشت.
هشدار تباه کننده: این گونه نخواهد شد.
همچنین، سعی نکنید بگویید که شما برای رسیدن به کمال تلاش نمی کنید بلکه
“باید همیشه خود را تحت فشار قرار دهید تا بهتر و بهتر شوید زیرا می توانید”
یا اینکه
“خدا از شما انتظار دارد که کاملاً همه کارها را به خوبی انجام دهید” زیرا
“هرچه خدا خلق کرده است همه برای توست. ”
تنها شخصی که گول می زنید خودتان هستید.
از دست دادن جنگل برای درختان
تفاوت زیادی بین خوب بودن و انسان کامل بودن وجود دارد. یکی تحسین برانگیز و اقدامی شایسته و دیگری غیرممکن است.
تلاش برای خوب بودن به جای تلاش برای انسانی با ویژگیهای اخلاقی یا مذهبی کامل، فشار را برای نتیجه ای غیرممکن از بین میبرد و به شما اجازه میدهد انسانیت خود را به عنوان یک فرد ناقص که می خواهد به اندازه کافی خوب کار کند، بپذیرید.
خدا از این لذت نمیبرد که مخلوقش خود را به خاطر جزئیات عذاب دهد.
اگر برای اینکه اطمینان حاصل کنید هرگز کسی را آزرده نمی کنید، خود را نسبت به هر کاری عذاب می دهید، چنین چیزی شما را به شخص بهتری تبدیل نمی کند بلکه فقط اضطراب بیشتری در شما ایجاد می کند.
برای روشن شدن این مطلب، در زیر چند نمونه از چگونگی توجیه تلاش های اجباری افراد باتدبیر برای دستیابی به کمال و حق گرایی ارائه می شود:
وسواس مذهبی
- اعتقاد به اینکه اگر نماز بدون اشتباه و لکنت و تامل خوانده شود قابل قبول است و اشتباه در پیشگاه خدا گناه در برابر یک موجود کامل است.
- ارزیابی انگیزه های شخص برای اطمینان از پاکی قلب. هر مقدار اندك انگیزه باطنی شاهدی بر شرارت ، بت پرستی یا ناباوری است.
- بازخوانی متون مذهبی یا نشخوار ذهنی مفاهیم معنوی برای اطمینان از درک کامل و مطابقت بعدی ، برای جلوگیری از گناه احتمالی یا اعتقاد کاذب.
وسواس اخلاقی
- گفتگوهای قبلی را به طور ذهنی ارزیابی می کنید تا چک کنید که آیا کلمه یا تعامل توهین آمیز ، پرخاشگرانه یا مضر داشته اید.
- از دیگران پرسجو می کنید، بررسی آنلاین یا بررسی شخصی انجام می دهید تا ببینید رفتار درستی انجام داده اید و مطابق با هنجارهای اجتماعی بوده است.
- مجازات عاطفی یا نمادین خود به دلیل جرم یا اشتباه در عدالت کیهانی.
خوب باشید نه کامل
چگونه تشخیص دهیم که تلاش اجباری شده است؟
یکی از بهترین و ساده ترین آزمایش هایی که من برای کمک به شما در تصمیم گیری در مورد اینکه آیا سعی می کنید بهترین نسخه از خود باشید یا اجباری برای کامل بودن دارید ، این است که از خودتان یک سوال ساده بپرسید:
آیا من باید این کار را انجام دهم ؟
این سوال، تمایز بسیار مهمی را بین تفاوت انگیزشی بین میل به بهبود مستمر خود و نیاز فوری که اضطراب و وسواس به ما تحمیل می کند، ترسیم می کند.
“بایدها” چیزهایی هستند که لازم است. آنها عواقبی دارند و سرگرم کننده نیستند.
- من باید مالیات خود را پرداخت کنم.
- من باید از قوانین جاده ای پیروی کنم.
- باید آب بخورم و بنوشم. یا چیز دیگر!
اما آنجه اختیاری است دارای ارزش است، مثلا
- من انتخاب می کنم که موسیقی پخش کنم.
- یا انتخاب می کنم برای تولد کسی هدیه بدهم،
- من می توانم به شخصی که نیازمند است کمک کنم.
OCD باعث رسیدن به اجبار می شود. با بزرگنمایی و تحریف هدف و نتیجه.
OCD چیزهای خوب را به چیزهای نهایی تبدیل می کند و هر چیز کوتاهتر از آن معادل شکست است.
صادق بودن چیز خوبی است، اما صادق بودن تا حدی که باعث درد عاطفی شما یا شخص دیگری شود یا به روابط آسیب برساند، چیز بدی است.
دانستن بیشتر در مورد متون و آموزه های دینی چیز خوبی است، اما داشتن پاسخ واقعی برای یک متن یا مفهوم مورد اختلاف تاریخی می تواند طاقت فرسا باشد.
دست به خیر بودن امری نجیبانه است، اما اطمینان از اینکه کاملاً از خود گذشته اید و کوچکترین رضایت شخصی و لذت از کار خوب برای دیگران را ندارید، خود شکننده است.
خوب باشید نه کامل
خوب باشید نه کامل
چگونه با وسواس خود مبارزه کنیم و همچنان فرد خوبی باشیم؟
- به خودتان اجازه دهید عادیترین (ok ترین) فرد جهان باشد.
بپذیرید که تلاش های شما برای خوب بودن اکنون یک مانع است.
اجازه دهید که فقط خوب باشید.
این به معنای یک شکست وحشتناک نیست و همچنین تلاش برای دستیابی به استاندارد غیرممکن نیست، بلکه در جایی بین این دو قرار دارد. جایی که بقیه در آن هستند.
بپذیرید که در این زندگی نمی توانید به کمال برسید و نقص های شما قسمت فوق العاده ای از آنچه هستید است
- درباره آنچه برای شما مهم است تصمیم بگیرید و در مورد آن با افرادی که به آنها اعتماد دارید صحبت کنید.
در نظر بگیرید که چه خصوصیات و معیارهایی برای شما مهم است و چگونه می خواهید آنها را در زندگی خود ادغام کنید.
این معیارها می تواند صداقت ، سخاوت ، نماز ، حضور در مراسم مذهبی و سخت کوشی و … باشد.
سپس، در مورد این موارد با افرادی صحبت کنید که شما را می شناسند، از شما مراقبت می کنند و از دیدگاه متعادلی در مورد معنای خوب بودن فرد برخوردار هستند. این فرد همچنین می تواند درمانگر شما باشد.
با آنها صحبت کنید تا ببینید آیا اهداف و ارزشهایی که بیان کردید منطقی، قابل دستیابی و در محدوده یک فرد متوسط است.
اگر نظر این افراد این است كه شما خیلی سخت تلاش می كنید، یا در حال تلاش برای دستیابی به استاندارد غیرواقعی یا ناپایدار هستید، مجدداً استانداردهای خود را ارزیابی كنید.
- خودتان را از موقعیت “بایدها” رها کنید.
مانند یک دانشمند، خود را در طبیعت مشاهده کنید و ببینید آیا مغزتان شما را تحت فشار قرار می دهد تا یک کار را به اجبار انجام دهید، در حالی که این کار اختیاری است.
وقتی متوجه چنین امری شدیدئمی توانید پیش بینی و برنامه ریزی برای شرایط آینده را شروع کنید. در حالی که “وسواس ” از شما می خواهد کاری بیش از آنچه ضروری است انجام دهید.
در همین رابطه بخوانید:
آنچه که باید درباره وسواس و کمال گرایی بدانیم
- به تعهدات خود پایبند باشید.
بعد از اینکه در مورد لیست خصوصیات و مقادیری که می خواهید داشته باشید و میزان استفاده از آنها تصمیم گرفتید، حتی در مواردی که OCD شما را مجبور به انجام کارهای بیشتری می کند، خود را در برابر آنها مسئول بدانید
ممکن است احساس کنید که کار اشتباهی، گناهکارانه، یا شرارت انجام می دهید، اما اعتماد داشته باشید که ذهن منطقی و تیمی از افرادی که شما را دوست دارند (از مرحله دو) به شما کمک می کنند تا کارهای کافی را انجام دهید.
- در مورد تأثیرات خوب بودن جهان تأمل کنید.
بعد از اینکه خود را به تعهدات جدید خود متعهد کردید، نتایج واقعی خویشتن داری و تفاوت آن را با آنچه می ترسید اتفاق بیفتد مشاهده کنید.
آیا داستان ترس شما اتفاق افتاده است؟
آیا دیگران شما را طرد کردند و “شخصی وحشتناک ، خودخواه” خواندند؟
آیا خداوند تایید کرد که شما گناهکارید؟ خوب باشید نه کامل
یا آیا متوجه شدید که همه چیز خوب پیش رفته و بدترین ترس شما به وقوع نپیوسته است؟
به خود یادآوری کنید که وقتی ریسک می کنید و در مقابل وسواس مقاومت میکنید، مشکلی پیش نخواهد آمد.
بعید به نظر می رسد که بدترین ترس شما اتفاق بیفتد.
آنچه معمولاً می یابید آزادی فکر بیشتر و وقت بیشتر در روز است زیرا شما وقت خود را برای انجام اجبارهای غیر ضروری هدر نمی دهید و اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید که می توانید عوامل تنش زای زندگی را کنترل کنید.
خوب باشید نه کامل
منبع: .psychologytoday
No comment